شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید عباس دولت آبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عباس از لالههای خونین لالهزار ایران اسلامی بود که با به خون نشستن خود پیروزی خون بر شمشیر را در عصر خمینی (ره)، در گوش جهانیان نجوا کرد. در اولین روز از آذرماه سال ۱۳۴۶ در روستای قطرویه از توابع نیریز، در خانهای که با یاد خدا و محبت اهلبیت (ع) چراغش روشن بود، قدم به عرصه هستی نهاد. در آغوش پدر و مادری باایمان و متدین آداب زندگی و مسلمانی را فراگرفت. برای کسب دانش و معرفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عباس از لالههای خونین لالهزار ایران اسلامی بود که با به خون نشستن خود پیروزی خون بر شمشیر را در عصر خمینی (ره)، در گوش جهانیان نجوا کرد. در اولین روز از آذرماه سال ۱۳۴۶ در روستای قطرویه از توابع نیریز، در خانهای که با یاد خدا و محبت اهلبیت (ع) چراغش روشن بود، قدم به عرصه هستی نهاد. در آغوش پدر و مادری باایمان و متدین آداب زندگی و مسلمانی را فراگرفت. برای کسب دانش و معرفت...
به یاد شهیدان محسن فیض آبادی و محمد رضا نبیئی و محمد جواد معانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سینهها سوزانشدازداغ جوانان ای خدا دل تنورآتشین واشک ریزان ای خدا گر هزاران نوجوان در راه تو گردد فدا سیل خونجاری شود درکشور ایران ما آیه لاتحسبنّ می بود بهتر دلیل در ره اسلام باشد جان مابذلی قلیل گرشوددر راه قرآن جسمما چون توتیا روزها باید به سنگر ماندو ماه و سالها نوجوان گلعذاری چون معانی دادهایم بس دلارا قامتان دلستانی داده ایم ما ز آیات خدا رمز سعادت خوانده ایم بشنوایدنیا شهادتراعبادتخواندهایم در پی امر خمینی ناجی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سینهها سوزانشدازداغ جوانان ای خدا دل تنورآتشین واشک ریزان ای خدا گر هزاران نوجوان در راه تو گردد فدا سیل خونجاری شود درکشور ایران ما آیه لاتحسبنّ می بود بهتر دلیل در ره اسلام باشد جان مابذلی قلیل گرشوددر راه قرآن جسمما چون توتیا روزها باید به سنگر ماندو ماه و سالها نوجوان گلعذاری چون معانی دادهایم بس دلارا قامتان دلستانی داده ایم ما ز آیات خدا رمز سعادت خوانده ایم بشنوایدنیا شهادتراعبادتخواندهایم در پی امر خمینی ناجی...
به مناسبت اعزام رزمندگان به جبهه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
من آن دلداده نیکو نهادم روم تا ره بکوی دوست یابم منم شاگرد درس مکتب حق عزیزان جبهه باشد مکتب دین مقلد برخمینی ازدل وجان مرا تا شافع محشرحسین است بود مهدی به سنگر همدم ما بسنگرنیست نیرنگ ودورویی شعار جملگی الله اکبر الا ای نوجوانان از دل وجان خدا در این سفر همراه ما هست خوشا روزی که مانند شهیدان توکل ذاکر وصف حسین است روم تا کربلا را ره گشایم روم آنجا که عباس علمدار بسوی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
من آن دلداده نیکو نهادم روم تا ره بکوی دوست یابم منم شاگرد درس مکتب حق عزیزان جبهه باشد مکتب دین مقلد برخمینی ازدل وجان مرا تا شافع محشرحسین است بود مهدی به سنگر همدم ما بسنگرنیست نیرنگ ودورویی شعار جملگی الله اکبر الا ای نوجوانان از دل وجان خدا در این سفر همراه ما هست خوشا روزی که مانند شهیدان توکل ذاکر وصف حسین است روم تا کربلا را ره گشایم روم آنجا که عباس علمدار بسوی...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی میگوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نیریز آمد و گفت: بچهها منتظر بودند، عملیات میخواهد انجام شود. گفتم: کجا؟ گفت: در منطقه اروند، طرف فاو. گفتم بعید است!. بنظر نمیرسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات میشود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد. از او سؤال کردم. کجا میخواهد عملیات شود؟...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی میگوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نیریز آمد و گفت: بچهها منتظر بودند، عملیات میخواهد انجام شود. گفتم: کجا؟ گفت: در منطقه اروند، طرف فاو. گفتم بعید است!. بنظر نمیرسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات میشود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد. از او سؤال کردم. کجا میخواهد عملیات شود؟...
به یاد شهدای علی طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای علیاز داغهجرانتو پشتم شد کمان آرزویم بود در پیری عصای من شوی آه و واویلا بهار زندگیت شد خزان تیروترکش قطعهقطعه کرد جانا پیکرت اینقدر دانم که قربان در ره ایمان شدی تاتو بودیای علی صبر و قراری داشتیم انتظار این بود آیی تا همه شادان شویم آمدی اما تن صد پاره خونین کفن ای گل زیبای من رفتی و قدم دال شد میخورم افسوسناکام و پریشان رفتهای مرگ از بهرشهیدان نیست آنان زندهاند آیه لاتحسبن شامل...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای علیاز داغهجرانتو پشتم شد کمان آرزویم بود در پیری عصای من شوی آه و واویلا بهار زندگیت شد خزان تیروترکش قطعهقطعه کرد جانا پیکرت اینقدر دانم که قربان در ره ایمان شدی تاتو بودیای علی صبر و قراری داشتیم انتظار این بود آیی تا همه شادان شویم آمدی اما تن صد پاره خونین کفن ای گل زیبای من رفتی و قدم دال شد میخورم افسوسناکام و پریشان رفتهای مرگ از بهرشهیدان نیست آنان زندهاند آیه لاتحسبن شامل...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید احسان زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
احسان، سال ۱۳۵۲ در آباده طشک نیریز، میان خانوادهای مذهبی حیات دنیایی را آغاز کرد. از همان کودکی بهشدت مورد مهر و محبت پدر و مادر قرار گرفت و باتربیت صحیح و اسلامی آنان شخصیت وی شکل یافت. شخصیتی که بیانگر وقار، تواضع و تدین او بود و در عرصههای اجتماعی حضور یافت و تکامل پیدا کرد. دوره ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خویش با موفقیت طی کرد. با شرکت در مجالس دینی و آشنایی با امام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
احسان، سال ۱۳۵۲ در آباده طشک نیریز، میان خانوادهای مذهبی حیات دنیایی را آغاز کرد. از همان کودکی بهشدت مورد مهر و محبت پدر و مادر قرار گرفت و باتربیت صحیح و اسلامی آنان شخصیت وی شکل یافت. شخصیتی که بیانگر وقار، تواضع و تدین او بود و در عرصههای اجتماعی حضور یافت و تکامل پیدا کرد. دوره ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خویش با موفقیت طی کرد. با شرکت در مجالس دینی و آشنایی با امام...
به یاد شهدای بمباران جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خزان شد غنچه های باغ اسلام به دست دشمنان گشتند گلچین رخ گلچین زخون گردیده گلگون چرا گلچین ما عزم سفرکرد خدایا پور زین العابدین کو فداشد در ره اسلام و قرآن خلیل شاهمرادی رفت از دست ز خون بسته حنا بر دست وپایش بگو با مادرش داماد گشته اگرباخاک وخون جسمش عجین شد نمیدانیم دهقانپور کجا شد چه شد آن پیر مرد پاک گوهر به مانند حبیب بن مظاهر همی دانم که از کین کشته گردید عزیزان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خزان شد غنچه های باغ اسلام به دست دشمنان گشتند گلچین رخ گلچین زخون گردیده گلگون چرا گلچین ما عزم سفرکرد خدایا پور زین العابدین کو فداشد در ره اسلام و قرآن خلیل شاهمرادی رفت از دست ز خون بسته حنا بر دست وپایش بگو با مادرش داماد گشته اگرباخاک وخون جسمش عجین شد نمیدانیم دهقانپور کجا شد چه شد آن پیر مرد پاک گوهر به مانند حبیب بن مظاهر همی دانم که از کین کشته گردید عزیزان...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید رضا اسدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سلام بر شما پرستوهای مهاجر که در بی نهایت هستی فرود آمدید و جبهه را میعادگاه مردان خدا شمردید. سلام بر توای شهید! ای سیدرضا! که با تولد خود در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۶ در نیریز با چلچلههای بهاری همنوا شدی و سبدسبد شادمانی را به میان خانواده متدین خود به ارمغان آوردی. سید رضا، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز سپری کرده و سپس وارد مدرسه راهنمایی شهید مفتح شد، اما چندی نگذشت که ترک تحصیل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سلام بر شما پرستوهای مهاجر که در بی نهایت هستی فرود آمدید و جبهه را میعادگاه مردان خدا شمردید. سلام بر توای شهید! ای سیدرضا! که با تولد خود در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۶ در نیریز با چلچلههای بهاری همنوا شدی و سبدسبد شادمانی را به میان خانواده متدین خود به ارمغان آوردی. سید رضا، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز سپری کرده و سپس وارد مدرسه راهنمایی شهید مفتح شد، اما چندی نگذشت که ترک تحصیل...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید غلامعلی فتحی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
در ۱۳۳۷/۷/۱۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، در خانوادهای مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که اورا «غلامِ علی» نامیدند. امید پدر و مادر این بود که روزی این نورسیده در تقویت بنیان مذهبی که علی(ع) آقا و مولای آن است، بکوشد. از این رو در کانون گرم خانواده با آداب و اصول ناب محمدی(ص) تربیتش کردند و چند سال بعد در کربلای ایران، کِشت آنان با جاری شدن خون «غلامعلی» ثمر داد. به دلیل نبودن مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
در ۱۳۳۷/۷/۱۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، در خانوادهای مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که اورا «غلامِ علی» نامیدند. امید پدر و مادر این بود که روزی این نورسیده در تقویت بنیان مذهبی که علی(ع) آقا و مولای آن است، بکوشد. از این رو در کانون گرم خانواده با آداب و اصول ناب محمدی(ص) تربیتش کردند و چند سال بعد در کربلای ایران، کِشت آنان با جاری شدن خون «غلامعلی» ثمر داد. به دلیل نبودن مدرسه...
بهداری رزمی جنگ از دیدگاه حمید رضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی از سال 1363 به بعد تا پس از جنگ معاونت بهداری رزمی جنوب که میتوان گفت بهداری رزمی جنگ محسوب می شد، را به عهده داشتند1. در رابطه با نحوه درمان مجروحین و تدابیر و اقداماتی که در این زمینه در طول جنگ پیش بینی شده بود، اطلاعات موثق و زیادی دارند. پزشکان، پیراپزشکان و امدادگران جمعی بهداری رزمی جنگ بحق خدمات بسیار ارزنده و شایانی را در طول جنگ به رزمندگان خصوصا"...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی از سال 1363 به بعد تا پس از جنگ معاونت بهداری رزمی جنوب که میتوان گفت بهداری رزمی جنگ محسوب می شد، را به عهده داشتند1. در رابطه با نحوه درمان مجروحین و تدابیر و اقداماتی که در این زمینه در طول جنگ پیش بینی شده بود، اطلاعات موثق و زیادی دارند. پزشکان، پیراپزشکان و امدادگران جمعی بهداری رزمی جنگ بحق خدمات بسیار ارزنده و شایانی را در طول جنگ به رزمندگان خصوصا"...